طلاق خانم دکتر از وحشت شکنجههای آقای پزشک
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۹۱۴۱۶
در شعبه 265 دادگاه خانواده خانم دکتری به تنهایی مقابل قاضی انصاری نشسته بود که همزمان مرد شیکپوشی نیز وارد شد، به نظر میرسید همسر پزشک
زن باشد.
به گزارش ایران، آنها نگاهی به هم انداختند و مرد کت و شلواری با فاصله روی صندلی نشست. قبل از اینکه قاضی بررسی پرونده را شروع کند، مرد به همسرش گفت: خجالت نمیکشی مرا به دادگاه کشاندی؟ زن جواب داد: تو خجالت نمیکشی همیشه مرا به باد کتک میگرفتی بدون هیچ دلیل خاصی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشکل اصلی این زوج پزشک که زن متخصص بیهوشی و مرد جراح عمومی است، نه مهریه بود و نه چک برگشتی. آنها مالک آپارتمان لاکچری و ویلا، خودروی خارجی و حساب میلیاردی بودند که در حقیقت بدرفتاری و ضرب و جرح آقای دکتر بذر ناامیدی را به زندگی مشترکشان پاشیده بود.
ماجرای آشنایی این زن و شوهر پزشک از 8 سال قبل کلید خورده بود. مریم تازه برای گذراندن طرح پزشک بیهوشی خود به یکی از شهرهای کوچک غرب کشور رفته بود که آنجا با امیر جراح عمومی آشنا شد. آن زمان خانم دکتر 25 سال بیشتر سن نداشت و امیر نیز 5 سال از او بزرگتر بود، از نگاه مریم او مردی خوشلباس و با شخصیت به نظر میآمد. هر دو در یک بیمارستان مشغول به کار بودند. کم کم حرفهای عادی و روزمرهای که در مورد درس و تحصیل و کار بینشان رد و بدل میشد رنگ و بوی دیگری گرفت و بالاخره یک روز امیر به خانم دکتر پیشنهاد ازدواج داد، اما مریم فرصت خواست تا شناخت کافی از هم پیدا کنند.
سرانجام دختر جوان وقتی دید که امیر مردی باشخصیت و از موقعیت شغلی خوبی هم برخورداراست، ماجرای آشناییاش را به والدینش اطلاع داد که آماده پذیرایی از خواستگارش باشند.
امیر وقتی از مریم شنید که ماجرا را به پدر و مادرش گفته است خیلی خوشحال شد و چند روز بعد به همراه خانوادهاش برای خواستگاری راهی خانه خانم دکتر شدند. پس از موافقت خانوادهها، خانم دکتر با یک شاخ نبات به عقد آقای دکتر درآمد. این زوج پزشک پس از مراسم عروسی زندگی در زیر یک سقف را شروع کردند. بدین ترتیب زوج پزشک از شهرستان انتقالی گرفته و در تهران مشغول طبابت شدند. اوایل زندگی خوب و آرامی داشتند و مریم فکر میکرد خوشبختترین زن دنیاست و همسرش نیز بهترین مرد دنیا، اما این احساس خوشبختی خیلی دوام نیاورد و اتوبوسِ سرنوشت، آنها را مقابل دفترخانه ثبت طلاق پیاده کرد.
نخستین اختلاف آنها بعد از 3 سال بروز کرد و بداخلاقی و بدرفتاریهای مرد پزشک نمایان شد. کار به جایی کشید که خانم دکتر جوان را به هر بهانهای به باد کتک میگرفت. خانم دکتر ابتدا ماجرای کتک خوردنش و بدرفتاریهای همسرش را از اقوام و آشنایان پنهان کرد و به امید اینکه اخلاق و رفتارش تغییر کند، صبر و بردباری پیشه کرد. اما برخلاف تصور مریم، روز به روز خشونت کلامی و حتی فیزیکی همسرش بیشتر میشد. خانم دکتر که به ستوه آمده و دیگر قادر به ادامه زندگی مشترک نبود، تصمیم گرفت یک بار برای همیشه به این زندگی پرتنش پایان دهد. بنابراین یک روز روبه روی همسرش نشست و گفت بهتر است راهشان را از هم جدا کنند.
حالا هر دو در دادگاه خانواده شماره 2 ولنجک منتظر رسیدگی قاضی انصاری رئیس شعبه 265 بودند. قاضی پس از بررسی مدارک و مستندات، از زوج پزشک خواست که در خصوص ارائه دادخواست طلاق توافقیشان توضیح دهند. مرد پزشک گفت: همسرم را دوست دارم اما مدتی است که بنای ناسازگاری گذاشته و در خانه خبری از آرامش و آسایش نیست.همزمان خانم دکتر در جواب گفت: اوایل زندگی مشترک خوب و آرامی داشتیم اما رفته رفته کجخلقیهای همسرم شروع شد.
ابتدا تصور می کردم که به مرور زمان اخلاق و رفتارش تغییر خواهد کرد اما متأسفانه کار به جایی کشید که وی به بهانههای مختلف مرا به باد کتک میگرفت و زندگی را برایم تبدیل به جهنم کرده بود، دیگر توان ادامه زندگی با وی را ندارم و همه چیز را به او بخشیدم تا با طلاق توافقی به این زندگی پرآشوب پایان بدهم.
اما این درحالی بود که آقای دکتر هرگونه ضرب و جرحی را انکار کرد و گفت: چون از نظر اخلاقی با هم مشکل داریم و دیدگاهمان در زندگی باهم بسیار متفاوت است، تصمیم گرفتیم برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده مراجعه کنیم. قاضی انصاری پس از پایان جلسه رسیدگی، این زوج پزشک را به مرکز مشاوره راهنمایی کرد تا عجولانه برای زندگیشان تصمیمگیری نکنند؛ بنابراین با گذشت یک ماه از کلاسهای مشاوره 2 پزشک اصرار بر جدایی داشتند و قاضی به ناچار حکم طلاق آنها را صادر کرد. بدین ترتیب، هر دو پزشک پای برگهها را امضا کردند و از دادگاه خارج شدند و پرونده زندگی مشترک آنها برای همیشه بسته شد.
نظر کارشناس
دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی و رفتارشناس در خصوص جدایی زوجین تحصیلکرده به خبرنگار ما گفت: طلاق یعنی قطع اختیاری پیوند زناشویی. همانقدر که ازدواج و پیوندعاطفی باعث خوشحالی و شادی اطرافیان است، جدایی نیز باعث اندوه و نگرانی آنها میشود.
وی افزود: هرچند طلاق از نظر بار دینی خلاف نیست، اما از نگاه رفتارشناسان مسلمان زشتترین و تلخترین حلال فرهنگی محسوب میشود. این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به پرونده طلاق توافقی که بین این زوج تحصیلکرده اتفاق افتاده و تأسف خانوادهها را برانگیخته است، ادامه داد: طلاق یک زن و شوهر بدون توجه به تحصیلات و پایگاه اجتماعی آنها موجب تأثر فرهنگی و اجتماعی است و هیچ شکی در آن نیست.
ابهری یادآور شد: اما افکار عمومی جامعه از اقشار فرهیخته توقعات و انتظارات بیشتری دارد، چرا که اینگونه افراد یکی از الگوهای رفتاری جامعه مخصوصاً برای قشر جوان محسوب میشوند. در بررسی آسیبشناسانه این مورد باید به محورهای زیر توجه خاص شود. در ابتدا این که انسانها بدون توجه به پایگاه اجتماعیشان تابع احساسات و هیجانهای رفتاری هستند.
دوم در انتخاب زن یا شوهر اگر فقط امتیازات ظاهر مثل سواد و مادیات در نظر گرفته شوند، قطعاً نتایج مطلوبی نمیتوان گرفت. بنابراین امتیازات دیگری نظیر اعتقادات به ارزشهای اخلاقی، تربیت خانوادگی و عمق اخلاق فرهنگی است که باید در نظر گرفته شوند. جامعه نیز نباید طلاق دو فرد تحصیلکرده را بهعنوان قبح پیوند عاطفی مانعی برای ازدواج قلمداد کند بلکه باید همواره قبل از رشد تحصیلی و شغلی و انسانی، اصلیترین معیارهای ارزیابی زن و مرد را بیشتر از سایر محورها در نظر بگیرد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حسام محمودی حبیب فرج الله چعب طلاق دکتر شکنجه سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حسام محمودی حبیب فرج الله چعب زندگی مشترک طلاق توافقی خانم دکتر زوج پزشک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۱۴۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمی مهربان باشیم (بررسی زندگی و آثار دکتر هروی)
به نام خداوند جان و خرد
کمی مهربان باشیم:
کمی مهربان باشیم؛ تا مصداق این بیت شعر گردیم:
نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار
سعدی(درود خدا بر اوباد)
به گزارش جام جم آنلاین از گرگان استاد ایرانفر در ادامه گفتند ما نتوانستیم زحمات او را پاس بداریم و شان و جایگاه علمی و فرهنگی او را حفظ کنیم و خواستار توجه مسئولان فرهنگی استان شدند و در پایان صحبتش بنا گردید ایشان به یاری چند نیک اندیش دیگر عضو انجمن حافظ خوانی با روی هم گذاشتن مقداری پول، سنگ مزاری شایسته ای برای قبر دکتر حسینعلی هروی تهیه و بر مزارش نصب نمایند.
این سخنان که نگارنده را وادار نمود که به قبرستان امامزاده عبدالله رفته و قبر دکتر حسینعلی هروی را زیارت نماید و به بررسی زندگی و آثار او بپردازد، آنچه در زیر گزارش می شود، مروري بر زندگي و آثار دكتر«حسين علي هروي» این اندیشمند راستین گرگانی است. نگارنده امیدوار است که توانسته باشد به شایستگی ایشان را به دوستدارانش و علاقمندان ادب و فرهنگ ایران و به ویژه حضرت حاغظ بشناساند، و پیشنهاداتی که ارائه نموده توسط مسئولان امر جامه ی عمل پوشانده شود، تا شاید بتوانیم خدمتی کوچک به مردی بزرگ کرده باشیم.
سرمایه های راستین یک ملت، نه ذخائر فسیلی و زیرزمینی، نه کانی های ارزشمند، نه فلزات گرانبها، و نه اندوخته های پولی آنان است؛ بلکه سرمایه های راستین یک ملت، مردان و زنانی است که بی چشمداشت، عمر گرامی خود را در را پیشرفت دانش، فرهنگ و ادب گذراندند، تا دستاورد تلاش و کوشش صادقانه ی آنان چراغی باشد فروزان در راه تکامل تاریخ و تمدن کشور و تعالی همنوعانشان.
آنان در تنهایی، گمنامی و گاه تهیدستی و بی انتظار پاداش تلاش نمودند، و در زنده بودن خود و یا پس از مرگشان برای مجاهدت بی دریغ خود، توجه و تحسینی را از ما خواستار نبودند و نشدند. اما این ما هستیم که از یک سوی وظیفه ی انسانی داریم که تلاش و دستاوردشان که برای ما، فرّ و شکوه، پیشرفت و والایی و غرور ملی به دنبال داشته، ارج نهیم و ایشان را از گمنامی و تنهایی و سکوت رنج دهنده شان برهانیم و بخواهیم که غبار فراموشی و بی مهری خودمان ر ا از نام یادشان پاک کنیم، تا نامشان برای همیشه بلند مرتبه و یادشان پرآوازه و دستاورد یک عمر مجاهده ی آنها کاراتر گردد.
سرزمین گرگانزمین با پيشينه فرهنگي و تاريخي درخشان خود و لطف خدادادی تاكنون توانسته است اندیشمندان و دانشمندان بسیاری را بپروراند. بزرگانی که در روزگاران گذشته و نیز دوره معاصر به مانند ستارگان پر فروغي در گلستان فلسفه، علم و ادب، فرهنگ وتاریخ درخشیده اند، در اين زمينه ميتوان به شخصيتهايي همچون «سيدابوالقاسم ميرفندرسكي، خليل فلسفي، مختومقلي فراغي، مسيحالله ذبيحي، فخرالدين اسعد گرگاني، ميرداماد و دیگران اشاره كرد.
یکی از این شخصیت های فرهیخته عرصه ی دانش و ادب حسينعلي هروي گرگانی- نویسنده، مترجم، حافظ پژوه و شارح بزرگ معاصر استاد دانشگاه است.
حسينعلي هروي در سال۱۲۹۷ه.خ پا به عرصه هستی نهاد. وی فرزند ميرزا احمد خان معروف به بابا كه در محله سرپير گرگان زندگي ميكرد،بود پدربزرگ وی حبیب الله خان سررشته دار، عضو محکمه حقوق استرآباد و جد اعلایش، حاج شیخ عبدالصمد خان مقصودلو موقرالملک، همگی از چهره های سرشناس گرگان بودند. تحصيلات ابتدايي و دوره اول متوسطه را درگرگان به پايان برد و به دليل داير نبودن كلاسهاي دوره دوم متوسطه، براي ادامه تحصيلات به دانشسراي مقدماتي تهران رفت. وي از دانشسراي مقدماتي با كسب رتبه اول به دانشسراي عالي وارد و درجه ليسانس یا کارشناسی را در رشته زبان هاي خارجي كسب كرد. هروي در سال ۱۳۲۴به عنوان دبير زبان فرانسه در آموزش و پرورش شهرستان گرگان مشغول به كار شد كه پس از چند سال دبيري، كارمندي بانك و رياست فرهنگ در برخي نقاط از جمله شهرستان گناباد و استان خراسان براي ادامه تحصيلات به فرانسه رفت. وي در دوره دكتراي مدرسه عالي "السنه شرقي" دانشگاه پاريس نام نويسي كرد و موفق به اخذ درجه دكترا در رشته فرهنگ و تمدن اسلامي شد. پايان نامه دكتر حسين علي هروي نيز ترجمه خسرونامه يا گل و هرمز عطار بود كه آن را به زبان فرانسه برگرداند.
در مورد بخشي از زندگي دكتر هروي، محمد ايرانفر در مقالهاي ميگويد: هروي در سالهاي ۱۳۲۹تا ۱۳۴۴رييس دفتر استاد بديع الزمان فروزانفر و سپس دبير دانشكده معقول و منقول (الهيات) بوده است. دكتر هروي همچنين در دهه پنجاه با سيدابوالقاسم انجوي شيرازي، نعمت الله قاضي (شكيب)، دكتر شاه حسيني و چند نفر ديگر در بخش ادبي راديو ايران همكاري داشت. وي در سال ۱۳۴۸از سوي هيات منتخب دانشگاه تهران كه شامل دكتر منوچهر ستوده، دكتر ابوالقاسم اجتهادي و دكتر حسين گوئيلي بودند به مقام استادياري دانشگاه مفتخر شد. همكاري با بخش ادبي راديو ايران ، ترجمه فصولي از كتاب آناكارنينا از لئون تولستوي و ترجمه خوش زيستن در زندگي زناشويي تاليف آندره موروا ، داستايفسكي به روايت هانري تروآيا ، جلديازدهم تاريخ بزرگ جهان و زندگي نامه پوشكين اثر هانري تروايا از ديگر فعاليتهاي حسين علي هروي بودهاست.
ترجمه كتاب «فرهنگ البسه مسلمانان» تاليف رينجرت دزي از آثار برجسته دكتر هروي است. اين كتاب در نوع خود ماخذي نسبتا جامع بوده و در آن توضيح و شناخت انواع پوششها و جامههاي مسلمانان از صدر اسلام تا قرن نوزدهم ميلادي (سيزدهم هجري قمري) بيان شده است. کتاب فرهنگ البسه مسلمانان، در رشته ترجمه ادبی، برنده جایزه سلطنتی 1345 گردید. در اين زمينه شادروان مجتبي مينوي در مقدمه اين كتاب نوشته است: زحمت بسياري كه اقاي هروي در ترجمه اين كتاب و مفهوم كردن آن براي خوانندگان كشيدهاند قابل توصيف نيست. همچنين مقالات نوشته شده با عنوان بيسوادي در جهان، اسلام در جهان امروز، هنر اسلامي و مجموعه مقالاتي در مورد حافظ از ديگر آثار اين نويسنده و مترجم است. مهمترين و ماندگارترين اثر و بزرگترین عامل حسن شهرت دكتر هروي کتاب چهار جلدی «شرح غزلهای حافظ» است که پس از سالها تحقیق كه با مقدمهاي مبسوط به همت دكتر زهرا شادمان در سال هزار و سیصدو شصت و هفت منتشر شده است. کتاب ارزشمندی که هنوز جایگاه رفیعی در عرصه پژوهشهای حافظ شناسی دارد.بهاءالدين خرمشاهي حافظ پژوه نامدار معاصر دراين زمينه ميگويد: من خود شرح غزلهاي حافظ را ارج ميگزارم و آن را از بسياري از شروح سودمندتر مي دانم.
هروی با انتشار مقالات متعدد در نشریات معتبر به نقد کتب منتشره درخصوص دیوان خواجه حافظ می پرداخت امری که او را به چهره ای خاص در این زمینه مبدل کرده بود، مقالاتی که گهگاه رویه ای تند و طعنه آمیز به خود می گرفت و زمینه بروز مباحثات مختلف را فراهم می نمود، در بهار 1353 مقاله ای باعنوان «نقدی بر حافظ مسعود فرزاد» به طبع رسانید و سبب شد تا فرزاد نیز مقاله ای بی محابا در همان نشریه بنگارد. از دیگر مقالات انتقادی ایشان می توان به نقد دیوان حافظ، تصحیح ابوالقاسم انجوی شیرازی یا « سخنی از تصحیح جدید دیوان حافظ» در معرفی دیوان حافظ، تصحیح دکتر خانلری اشاره کرد. مباحثات وی اساتید دیگری چون دکتر اسلامی ندوشن، فتح الله مجتبایی و ایرج افشار را نیز مورد عنایت قرار داده است، روند این رویدادها موجب گردیده بود تا خود نیز به لحن مزاح در مقاله «چرا نه در کنار هم؟»( کیهان فرهنگی اسفند 1367) چنین بنگارد:« در کنگره حافظ شیراز مصاحبت استادى از دانشگاه اصفهان نصیبم شد.خوش سخن و لطیفه پرداز.روزى از من پرسید شرح حافظ شما چند جلد شده، گفتم چهار جلد.به همان لهجه ظریف اصفهانى گفت بگویید هشت جلد، چون با سابقهاى که من به مشاجرات قلمى شما در باب حافظ دارم باید منتظر نقد و نظرهاى بسیار باشید.»، سلسله مقالات وی در کتابی با عنوان «مقالات حافظ، دکتر حسینعلی هروی» توسط عنایت الله مجیدی به طبع رسیده است.
دكتر حسين علي هروي بر اثر ابتلا به بیماری ریوی در ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲در تهران درگذشت و بنا به وصيت خود به دلیل تعلق خاطر در دیار سرسبز و تاریخی اش- گرگان- به خاک سپرده شد، تا با خدمات فرهنگي و ادبي بسيار كه به جامعه ايران ارايه داد نامش براي هميشه به يادگار بماند.
شرف الدین خراسانی، شعر«ظلم مرگ» را در رثای او سروده که برخی ابیات آن از این قرار است:« دردا که مرگ یاران ما را ز هم جدا کرد / بر رفتگان ستم کرد بر ماندگان جفا کرد / دردا مگر ندانست در بند مهر اوئیم / آن رفته ای که ما را زود اینچنین رها کرد / آن رفته ای که عمری با حافظ آشنا بود / خلقی به او ثنا گفت، حافظ به او دعا کرد / چون زنده بودن او درد گران او گشت / او درد زندگی را با مرگ خود دوا کرد.»
با توجه به شخصیت ادبی- فرهنگی ارزشمند دكتر حسين علي هروي و در راستای گرامیداشت چهره های علمی،دینی و سیاسی و نیز الگو سازی آنان برای نسل امروز، چند پیشنهاد می شود امید می رود،که عملی شوند:
1-در تقویم استان، نام ابشان به عنوان یک چهره ماندگار(دینی،عرفانی و سیاسی) ثبت شود. و برنامه های پیش بینی شده را در همین روز انجام بدهند.
2-هرساله در روز در گذشتش،برنامه هایی برای گرامیداشت یاد و نامش برگزار شود.یکی از این برنامه ها می تواند با همکاری شهرستان سبزوار و باعنوان همایش شناخت اندیشه و خدمات دكتر حسين علي هروي برگزار شود.
3-قبر او را به نحو شایسته ایی بازسازی شود. و تصویری مناسب از ایشان بر قبر اوقراربدهند.( گمان می رود این کار ارزشمند توسط اعضای انجمن حافظ خوانی کانون جهاندیدگان گرگان در شرف انجام است) و اگر مقدور شد یادمانی نیز برای آرامگاه او ساخته شود.
5-نام دكتر حسين علي هروي را بر روی یکی از خیابان های شهرگرگان بگذارند.
6-تمهیداتی اندیشیده شود تا آثار فاخر این حافظ شناس بزرگ باز نشر شود و نیز در حد مقدوراتی مستندی از زندگی ایشان
ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
یارب الهامش به نیکویی بده وز بقای عمر برخوردار دار
سعدی(درود خدا بر اوباد)
علیرضا حصارنوی-باستان شناس و کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی